سریال هایی که زمینه ساز توهین به امامان شدند؟
فرهنگ نیوز : در ماه مه سال 2011 میلادی، صفحهای در فیسبوک به نام "کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان" و در کنار آن وبلاگی در وردپرس راه اندازی شد، ایجادکنندگان صفحه چنین نوشته بودند: «اگر شما شیعه ی متعصب هستید ممکن است مطالب این صفحه شما را آزار دهد. . . ما فقط طنز مینویسیم و حضرتش یعنی امام نقی را به خاطر علاقه بیش از حدی که به ایشان داریم قهرمان تمام طنزهایمان محسوب میکنیم.»
به موازات موج های "پ ن پ" و "مملکته داریم؟" این صفحه مورد استقبال تعدادی از کاربران فیسبوک و دیگر شبکههای اجتماعی مانند توییتر، گوگلپلاس و وبلاگها قرار گرفت.
پس از مدتی رسانه های مجازی شیعی به مخالفت با آن پرداختند، برخی وبلاگ ها و سایت های ارزشی با تقبیح توهین های صورت گرفته در این صفحه با انتشار تصاویر شطرنجی اعضای صفحه و با تهدید به انتشار اطلاعات کسانی که به فعالیت خود ادامه دهند، باعث بیرون آمدن افراد بی اطلاع و جاهلی که صرف خنده و مضحکه وارد صفحه شده بودند، گشتند، پس از آن از یک سو کمپین روز به روز بر فعالیت های خود می افزود و از سوی دیگر کاربران ارزشی فضای مجازی به تکریم حضرت امام علی النقی علیه السلام می پرداختند، چنانچه در فروردین ماه 91 دهه ی بزرگداشت امام هادی علیه السلام در فضای مجازی از سوی کاربران ارزشی برپا شد.
چند ماه بعد کلیپی از سوی شاهین نجفی خواننده ایرانی ساکن آلمان در اهانت به حضرت امام هادی علیه السلام منتشر شد که باعث شد برخی مراجع حکم به ارتداد این فرد بدهند، دادن حکم ارتداد بر شدت اهانت ها در شبکه های اجتماعی به خصوص فیس بوک افزود به طوری که برای سایر ائمه بزرگوار نیز صفحاتی ایجاد گشت، تنها شاهین نجفی بود که فراری گشت و برنامه های روتینش با مشکل مواجه شد اما سایر هتاکان که تعداد نه چندان کمی از آن ها داخل ایران اند بدون واهمه به فعالیت خود ادامه دادند.
در زمان گسترش اعتراضات جهانی مسلمانان به فیلم موهنی که علیه پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله ساخته شده بود نیز خواننده ی فارسی زبان دیگری به هتاکی نسبت به مفهوم انتظار و حضرت مهدی عج الله تعالی فرجه الشریف پرداخت.
همچنان پس از قریب به دوسال این کمپین به فعالیت خود ادامه می دهد و عجیب است چرا هنوز نیروهای امنیتی جمهوری اسلامی اقدام به شناسایی گردانندگان وبلاگ اصلی کمپین که به نظر می رسد از داخل ایران مشغول فعالیت هستند، نکرده اند.(برای مثال در یکی از پست های ابتدایی وبلاگ چنین آمده: "نوشتهشده در مه 27, 2011 - خوب من الان تو کتابخونه دانشگاه نشستم و دارم صفحهی امام نقی رو چک میکنم. یه یارو (...) حزبالهی هم نشسته کنارم و زل زده تو مانیتور و هر چی تایپ می…" / لازم به ذکر است که اکثر اعضای صفحه ی فیس بوک کمپین ساکن تهران هستند.)
این کمپین در ادامه ی حرکت های براندازانه علیه نظام جمهوری اسلامی راه اندازی شده است. به اقرار گردانندگان کمپین این روش، روش تازه کشف شده برای سرگونی نظام حاکم بر ایران است، این که پایه های مکتب تشیع را از طریق خرافه عنوان نمودن و با زبان طنز(لودگی) تضعیف کنند تا در نتیجه مردمی که عادت به استهزای باورهای خویش کرده اند سرانجام در ایستادگی بر باورها تزلزل پیدا کرده و از آن ها دست بکشند.
احتمالا طراحان این طرح برای موفقیت خود به تجربه های قبلی جوک سازی و انتشار آن در سطح جامعه تکیه کرده اند، سال هاست جوک های قومی – قبیله ای مورد اعتراض مراجع و دلسوزان نظام قرار می گیرد و خطرات آن برای امنیت ملی کشور بیان می شود اما دریغ که دستگاه های فرهنگی فشل ما توان اصلاح اینگونه ناهنجاری ها را ندارند، وقتی فردی به تمسخر یک قومیت خاص عادت کند هنگام جنگ یا حتی اتفاق افتادن یک حادثه ی طبیعی برای مردم آن منطقه چطور می توان از او انتظار کمک به اهالی آن منطقه را انتظار داشت؟ چطور این فرد به مردمی کمک کند که پیش تر شرف و عزت و حیثیت آن مردم را لگدمال کرده است؟ در زمان هائی نیز برای مسئولین نظام و چهره های مشهور جوک ساخته می شود، که این نیز در جای خود می تواند بر وحدت ملی و حمایت از ارکان نظام تاثیر گذار باشد، جوک هائی که ارزش های دینی را هدف گرفته باشند هیچ گاه در سطح کل جامعه پخش نشده اند، تنها در زمان پخش سریال یوسف پیامبر علیه السلام برخی حرکت های زشت مشاهده شد که البته عمومیت نیافت.
به هرحال اکنون شیطان جنود خود را گردآورده تا از این راه به شیعه ضربه بزند، ایرانیان و به خصوص نسل جوان و نوجوان علاقه ی زیادی به طنز، لطیفه، شوخی و ... دارند، مؤید این مطلب حجم بالای پیامک ها، سایت ها، کتاب های موبایل و ... است، پس از دو موج طنزی که در فضای مجازی برپا شد("پ ن پ" و "مملکته داریم؟") و یکسری حرکت های دیگر، تعداد انبوه ایمیل ها، پست ها و صفحات اختصاص داده شده به این مطالب در فضای مجازی در کنار امتحانِ پس داده شده ی تلفن همراه در پراکنده نمودن جوک ها و لطیفه ها زمینه را برای راه انداختن این موج هتاکی مهیا نمود.
اثبات اینکه راه اندازی این کمپین یک حرکت سیاسی از سوی عده ای سکولار است، سخت نیست چرا که آن ها مرامنامه و قوانین خود را در وبلاگ شان منتشر کرده اند:
"... مبارزات مردم ایران با حکومت فعلی خود تا زمانی که تحولی اساسی در نگرشها و باورهای مذهبی آنها روی ندهد، بیفایده خواهد بود ... اگر بتوانیم فرهنگسازی کنیم و چشم عامه را بر خرافات باز کنیم، رژیم خود به خود تغییر خواهد کرد .... ما اساساً خواهان انقلابهای ناگهانی و "یکشبه” نیستیم و معتقدیم همانگونه که خرافات و تعصب در طول قرنها پدید آمده است، روند آگاهی پیدا کردن مردم و به حاشیه رفتن خرافات و تعصب نیز به سالها زمان نیاز دارد .... "
همچنین برای اثبات حساب شده بودنِ حرکت این افراد کافی است به ملاحظات امنیتی که در کار خود دارند، توجه کنیم، کمپین به حفظ امنیت اعضای خود اهمیت می دهد، برخلاف بسیاری از دوستانی که اینترنت را زمین خودی می دانند: «یکی از مهمترین نکاتی که باید مورد توجه اعضا قرار گیرد، حفظ امنیت است. برای فعالیت در این کمپین، نیازی به آشکار کردن نام و مشخصات اصلی خود نیست. بهتر است- و شاید لازم باشد- که برای فعالیت در این کمپین از یک نام کاربری جعلی و بدون مشخصات اصلی خود استفاده کنید و هرگز مشخصات اصلی خود را- جز برای افراد کاملاً قابل اعتماد- فاش نکنید.... توصیهی اکید به اعضا این است که رعایت امنیت را وظیفهی خود بدانند.»
کمپین توهین آمیز "کمپین یادآوری امام نقی به شیعیان" از کجا و چرا شروع شد؟
درباره ی علت انتخاب امام علی النقی علیه السلام در رسانه های مختلف صحبت شده است، اینکه از ایشان به نسبت سایر امامان بزرگوار شیعه اطلاعات کمتری در دست بوده و مردم شناخت کمتری دارند. اما درباره ی شروع این حرکت، کم نیستند کسانی که پخش سریال پایتخت را بر تشکیل کمپین بی تاثیر نمی دانند.
مسیر تمسخر نام ائمه اطهار علیهم السلام و در واقع تضعیف جایگاه ایشان در نزد مردم از طریق جا انداختن شخصیت هایی غیرواقعی، مخدوش و سخیف، از یکسال پیش شروع نشده بلکه از ده ها و شاید صدها سال پیش دشمن به این مهم پی برده و بر روی آن سرمایه گذاری کرده است. از حسن کچل گرفته تا شخصیت های جنوب شهری، خلافکار و ساده لوح ِ دارای نام اسلامی در فیلم ها و سریال ها و قهرمانانی که نام ایرانی دارند، بخشی از اقدامات رسانه های گوناگون است.
معمولاً اسامی افراد فقیر، کارگر، معتاد، جاهل در صدا و سیما و سینمای ایران چیست؟ تقی، اصغر، جعفر، نقی، جواد و ... اگر هم همیشه این اسامی به کار گرفته نشود به هر حال استفاده از نام های اسلامی بویژه این چند نام بواسطه ی تکرار صورت گرفته، دیگر چیز عجیبی نیست.
براستی از میان صدها نام فارسی و عربی که در زبان عمومی رایج است، چرا رسانه ها اغلب از این نام ها استفاده می کنند؟ درباره ی سینما این امر شدت بیشتری دارد، کافی است در یک دوره از جشنواره فیلم فجر نام قهرمانان فیلم ها را فهرست کنیم، بعضاً کمتر از تعداد انگشتان یک دست در میان کاراکترهای مثبت و اصلی فیلم از نام های اسلامی استفاده شده باشد. در آثار سینمائی معمولاً یکی از پدیده های ملموس انتخاب نام شخصیت های فیلم است، اگرچه از سینمای گلشیفته پرور از این بیشتر هم نمی توان توقع داشت.
حسن کچل متداول ترین نام برای یک شخصیت داستانی حوزه ی کودک است. اولین نامی که دشمن برای تخریب به سراغ آن رفت.
فیلم «حسن کچل» 1349 – اولین ساخته ی علی حاتمی
برخی از دهه شصتی ها و بزرگترهای آنان سریال «آئینه عبرت» را به یاد می آورند، سریالی که نام شخصیت معتاد آن "تقی" بود.
در دوره ای فضایی دو قطبی در صداوسیما شکل گرفت، به این صورت که همه شخصیتهای منفی یک سریال نامهای ایرانی و فارسی داشتند و تمام شخصیتهای مثبت، اسامی اسلامی و عربی! افراط و تفریط هایی از این دست به روند تحقیر و توهین به نام های مقدس اسلامی دامن زد.
علی و تقی در «آینه عبرت»، دو چهره نسبتاً منفی
نمونه هایی از این دست بسیار است، فقط کافی است قدری به حافظه ی خود فشار بیاوریم. بدین ترتیب آرام آرام در طول سال ها و دهه ها قداست زدایی از این نام ها در جریان بود تا اینکه در سری اول سریال «پایتخت» این اهانت به اوج خود رسید.
اگرچه بسیاری ساده لوحانه عنوان می کنند که این کار عمدی نبوده و یا اینکه اساساً تلفظ نام نقی به آن شکل هیچ اهانتی در خود ندارد، اما گیریم که این کار از سوی عوامل عمدی نبوده و مثلاً فراموش کنیم که بازیگری مانند تنابنده چه کارهایی در پیشینه ی خود داشته و حامی فتنه گران سبز بوده و ... و باز هم فراموش کنیم در سریال قبلی کارگردان بسیار پرکار تلویزیون که نوروز سال 1389 پخش می شد هم، نام «تقی» به سخره گرفته شده بود، اما چطور نادیده بگیریم که کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام حدود یک ماه و نیم بعد از سریال «پایتخت» راه اندازی شد؟
مطلبی که هرکس که به بررسی این کمپین پرداخته آن را نادیده نگرفته است. این امر واضح و روشنی است که پخش سریال «پایتخت» بر ایجاد کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام اثر گذار بوده است. استقبال اعضای این کمپین از پخش سری دوم این سریال را می توان در کامنت های آنان مشاهده کرد.
اصغر کوپک در سریال «خواب و بیدار»
انیمیشن «خطرناک حسن»
فرهاد آئیش در نقش جواد – جواد راننده تاکسی و دوستش اصغر کله پز است.
نمونه هایی از این دست بسیار است، فقط کافی است قدری به حافظه ی خود فشار بیاوریم. بدین ترتیب آرام آرام در طول سال ها و دهه ها قداست زدایی از این نام ها در جریان بود تا اینکه در سری اول سریال «پایتخت» این اهانت به اوج خود رسید.
اگرچه بسیاری ساده لوحانه عنوان می کنند که این کار عمدی نبوده و یا اینکه اساساً تلفظ نام نقی به آن شکل هیچ اهانتی در خود ندارد، اما گیریم که این کار از سوی عوامل عمدی نبوده و مثلاً فراموش کنیم که بازیگری مانند تنابنده چه کارهایی در پیشینه ی خود داشته و حامی فتنه گران سبز بوده و ... و باز هم فراموش کنیم در سریال قبلی کارگردان بسیار پرکار تلویزیون که نوروز سال 1389 پخش می شد هم، نام «تقی» به سخره گرفته شده بود، اما چطور نادیده بگیریم که کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام حدود یک ماه و نیم بعد از سریال «پایتخت» راه اندازی شد؟
مطلبی که هرکس که به بررسی این کمپین پرداخته آن را نادیده نگرفته است. این امر واضح و روشنی است که پخش سریال «پایتخت» بر ایجاد کمپین اهانت به امام هادی علیه السلام اثر گذار بوده است. استقبال اعضای این کمپین از پخش سری دوم این سریال را می توان در کامنت های آنان مشاهده کرد.
سیروس مقدم / کارگردانی که به شکلی عجیب در حالیکه دیگر کارگردانان تلویزیونی هرچند سال یکبار موفق به ساخت سریال می شوند، در 15 سال گذشته فقط 22 سریال را علاوه بر سایر کارهایش، کارگردانی کرده است.
اختتامیه جشنواره بیست و نهم فیلم فجر / تنابنده هنگام دریافت دیپلم افتخار، در حال آدامس جویدن و با حالتی توهین آمیز روی سن حاضر شد تا جایی که مجری برنامه به وی رسماً تذکر داد که آقای تنابنده! به مردم احترام بگذارید و آدامستان را در بیاورید. وی پس از دریافت جایزه اش، از مسئولین خواست تا جعفر پناهی را که فیلم های نیمه مستند علیه نظام می ساخت، از زندان آزاد کنند.
«تقی تاکسی» - سریال «چاردیواری» / کارگردان: سیروس مقدم / پخش: نوروز 1389 از شبکه 1البته صدا و سیمای جمهوری اسلامی که عادت دارد خود را به ندیدن و نشنیدن اعتراضات انبوه و مختلف افراد و متخصصین رشته های گوناگون پیرامون عملکرد ضعیف اش بزند، در این قضه نیز خود را به نفهمیدن زده است.
گرچه از مسئولین شبکه ی پایتخت هیچ توقعی برای مراعات چنین اموری نمی رود، چرا که کارنامه ی ایشان در ارائه ی رسانه ای اسلامی بس درخشان بوده و جای هیچ شکایتی باقی نمی گذارد، اما حداقل مسئولان ارشد صداوسیما برای یکبار هم که شده به دغدغه های نسل جوان انقلابی توجه می کردند.
نکته قابل توجه درباره این سریال این است که نام شخصیت پدر در خانواده ای با سطح فرهنگ پایین و از روستا به شهر آمده، که فردی بداخلاق، بد دهن، گیج و لوده است، "جعفر" می باشد. از طرف دیگر بازیگر نقش این پدر روستایی تازه به دوران رسیده با سخیف ترین دیالوگ ها را علیرضا خمسه بر عهده دارد، یعنی همان کسی که در سریال «پایتخت» لفظ نقی را تکرار می کرد.
پخش شده در تابستان 91 از شبکه تهران، چند هفته پس از هتاکی شاهین نجفی
بازیگر نقش جعفر در این سریال همان کسی است که "نقی" گفتن را بر زبان ها انداخت.
«سالها پیش، در محل کارم، فیلم برداری سریال"حلقه گمشده" تولید سیمای یزد، در حال انجام شدن بود و من هم مثل همه، کنجکاو به آنچه هیچ وقت ندیده بودم، هر وقت فرصت می یافتم به تماشای کارهای پشت صحنه می نشستم.
مورد جالبی که انگیزه نوشتن این مقاله هست، تغییر کردن اسم بازیگر نقش اصلی این فیلم از هنگام فیلم برداری تا زمان پخش این فیلم در شبکه یک می باشد، یادتان هست؟ آقای مفیدیان در این فیلم نامش "نعمت الله" بود، در حالی که من و همه آنها که در پشت صحنه حاضر بودیم و حتی آن دسته از رسانه ای های زرنگ که دست به دوبلاژ این فیلم بردند و خودشان علتش را بهتر می فهمند، می دانند که اسم ایشان در لحظه فیلمبرداری "عزت الله" بود. یک سانسور اسم و دوبله شدن نامی دیگر به جای آن، در همه ده ها قسمتی که فیلم برداری شد، شد آنچه که بینندگان رسانه ملی شاهدش بودند... می دانید برای چه؟ و چرا؟ فقط به این علت که هم نام بودن این بازیگر- (که البته نقشی مسخره و به دور از ادب هم نداشت)- ، و به ذهن آوردن نام آقای عزت الله ضرغامی، توهین و سوء نیتی را متوجه ایشان نکند...(البته منظورم اعتراض به شخص آقای ضرغامی هم ممکن است نباشد،).
.... کار را به جایی رسانده اند که کسی جرأت نکند نام حسن، نقی و یا اصغر و ... را روی فرزندش بگذارد، و از اینکه فرزندش همه عمر مسخره کوچه و بازار و مدرسه و اجتماع شود، از این نام ها دوری کند؟!
البته اهانت های سریال «پایتخت» به همین جا ختم نشده و از آن زمان تاکنون همچنان هموطنان مازندرانی نسبت به تمسخر لهجه و فرهنگشان در این سریال، اعتراض دارند.